رهبر اقلیت ملت خاص کوتاه نیامد و آشکارا از احمدی نژاد حمایت کرد و انتخابات را تمام شده دانست (مگر برای رفع شبهه چند صندوق هم دوباره خوانده شود، یعنی کشک) کشتارها را هم به گردن موسوی و کروبی انداخت و محترمانه خواست این بساط جمع شود. قابل پیش بینی هم بود.اراجیف امروز خامنه ای در خطبه های نماز جمعه اگر اعلان جنگ تلقی نشود حداقل آب پاکی بود که روی دست تمام آنهایی ریخته شد که گمان میبردند شاید هنوز راهی برای اصلاح هست. خامنه ای با تن ناقص و آبروی نداشته ای که امروز از آن دم میزد نشان داد که وقاحت را بحد اعلا رساند. آنقدر که بعد از اینهمه جنایات روزهای اخیر بسیج را مظلوم قلمداد کرد. روز روشن را انکار کرد و تاریخ سفسطه را تکرار. بعد از کشته شدن مردم آمد و با دهن کجی به مردم گفت تحمل شکست سخت است و به کل خود را به کوچه ی علی چپ زد. آنقدر پشت گرمی داشت که نیازی نبیند به اشک تمساحی که در واقعهی هیجده تیر ریخته بود.فردا تمام ایران آبستن حوادثیست که شاید در امتداد آن زاینده ی فردایی نو باشد. از صبح تا بحال جایمان را انداختیم روبروی فیس بوک بالاترین و سایتهای خبری مختلف. خبرها را دریافت میکنیم و با دیگران قسمت میکنیم و... و احساس بیچارگی میکنیم دارم پراکنده نویسی میکنم ... میدانم ! اما نگرانتر و مشوش تر از آنم که بتوانم افکارم را متمرکز کنم ; میدانم این احساس در خیلی از غربت نشینان این روزها بدجور مشترک است. کاش میتوانستیم کاری بیشتر از این بکنیم . چقدر دوری از مرکز حادثه سخت است برای کسانی که دلشان در آنجا می تپد.
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد همه اندیشه ام اندیشه ی فرداست *
*مشیری
پ ن : قسمت این بود که اولین پست من در این روزهای حساس و شلوغ باشد. از بلاگفا 360 پرشین بلاگ تاااااا فعلا که اینجام :/
پ ن : قسمت این بود که اولین پست من در این روزهای حساس و شلوغ باشد. از بلاگفا 360 پرشین بلاگ تاااااا فعلا که اینجام :/