samedi 2 juin 2012

یکسال دیگر متولد شدیم


به دنیا امدم. الان چند روزی میشود
جشن شکرگزاری کافیست :دی 
آشنای عزیزی که اینجا را میخواند گفت شده عین دفتر خاطرات 
از همه چیز نوشته ای 
راست هم میگفت 
نوشته های شدیدا شخصی را برداشتم و در مد چرک نویس گذاشتم 
هرچند هر خاطره هر اتفاق  چه تلخ بوده چه شیرین بخشی از خود من است و قسمتی بوده از لحظات من 
حال نوشتن مثل سابق نیست
درگیر گرفتاریهای ترم آخرم
در این حد که همین حالا و بدون مکث میخواهم بروم 
ر ف ت م