dimanche 2 décembre 2012

میان پرده ی چهار : قرار است برای کودک تازه به دنیا آمده ی بهار شازده کوچولو بخوانم هرشب تا بخواب رود با صدای من و غرق شود در روزهای مسافر کوچولو. بس که من معتقدم همه ی بچه ها باید شازده کوچولو را بخوانند. از یک ساله تا نود و نه ساله. این یک تکلیف است.

رو میکنم به بهار و میگویم یادت باشد به روباهه که رسیدم برای پرهام بگویم اهلی شدن زمان ندارد. که دنیا صبر نمیکند برای اهلی شدن من و تو. که یک هو ب
ه خودت می آیی و میبینی چه اهلی شده ای، زمانی که نباید و گاهی اهلی کسی شده ای که قرار بر اهلیتی نبوده، که حتی موهایش تو را یاد گندمزار نمی اندازد.


آه سنت اگزوپری عزیر! بزرگ خالق مسافر کوچولو، قصه پرداز رویاهای پر تصویر عالم کودکی، دیدی از خاطر بردی یادمان بیاوری، که اهلیت صبر نمیکند برای تصمیم من و ما .

من اشتباهی اهلی شده ام آنتوان

نخواب پرهام ،

این قصه برای بیدار ماندن است

...