lundi 27 juin 2011

دیگه دیره

گفت یعنی برم؟ جوری که باورش نمیشد جوابی جز نه بشنودبا اطمینان اما جواب داد که برو! حکم تخلیه ات اومده ... مستاجر خوبی نبودی ... حالا هم اینجا رو میذارمش واسه فروش! دیگه حوصله ی مستاجر و دردسرهاش رو هم ندارم. عجله ای هم واسه فروشش نیست. سند میزنم به اسم کسی که لیاقت این خونه رو داشته باشه
تمام این مدت دستش رو قلبش بود